اخلاق
تاریخ
یکی از اولین کتابهایی که مستقلاً به علم اخلاق پرداخته است کتاب اخلاق نیکوماخوس اثر ارسطو است.
ارتباط اخلاق با علوم دیگر
جایگاه اخلاق در نقشهٔ علم، در انتهاست
دسته بندی علوم توسّط خواجه نصیر الدین طوسی در آغاز کتاب اخلاق ناصری، جایگاه علم اخلاق را در بین سایر علوم چنین آورده:

علومی که به شناخت موجودات میپردازند
نظری: وجود موضوع آنها وابسته به حرکت ارادی انسان است.
ما بعد الطبیعه: موضوعشان مجرد از ماده
ریاضی
۴ قسم
طبیعی
۸ قسم
عملی: وجود موضوع آنها مستقل از حرکت ارادی انسان است «این علوم دانش به مصالح حرکات ارادی و افعال صناعی انسان هستند، به گونهای که احوال آنها را سازمان دهند و آنان را به کمال شایسته شان برساند.»
تهذیب اخلاق: در مورد امور فردی بحث میکند
تدبیر منزل: مربوط به گروه کوچکی که
سیاست مدن: مربوط به جمعی است که در شهر، مملکت و مانند آن زندگی میکنند
وابستگی
علم اخلاق مبادی اش را از علوم منطق، مابعدالطّبیعه(یعنی فلسفه) برای مبادی هستی شناختی، و علمالنّفس(انسان شناسی) و روانشناسی میگیرد. شاخهای از اخلاق که عهده دار تامین مبادی اخلاق است فرا اخلاق نام دارد. لذا فرا اخلاق یک علم درجه دوم است. یعنی چون بر اساس علم منطق علوم را باید بر حسب موضوع شان و نه محمول شان دسته بندی نمود؛ و موضوع فرااخلاق در علوم دیگر است؛ فرا اخلاق یک علم یا شاخهای از آن نیست.
پیش درآمدی
علم اخلاق در فراهم آوردن مبادی علم حقوق و سیاست و تدبیر مُدُن نقش دارد. ارسطو، کتاب اخلاق نیکوماخوس اش را به عنوان مقدّمهای برای کتاب سیاست مُدُنش نوشته
علم اخلاق بعضی از مبادی دو علم تدبیر منزل و سیاست مدن را نیز تأمین میکند.
شاخههای اخلاق
اخلاق به سه شاخهٔ کاملاً مجزا تقسیم میشود∗:
فلسفه اخلاق که شاخهای از فلسفه∗ است و وظیفهٔ آن پاسخ به پرسش هایی از این قبیل بعنوان پایهٔ اخلاق نظری ست:
خوب و بد یعنی چه؟
ماهیت و حقیقت∗ مفاهیم اخلاقی چیست؟
قضایا∗ی اخلاق اخباری اند یا انشایی∗؟
مسائل اخلاقی جهانی و جاودانه (مطلق) اند، یا سرزمینی و موقّت (نسبی)؟
معیار کلی خوبی و بدی یک صفت یا رفتار اخلاقی چیست؟
شرایط و حوزههای مسئولیت اخلاقی چیست؟
اخلاق نظری که وظیفهٔ آن مطالعهٔ صفات و اعمال اخلاقی و پاسخ به انتظاراتی است از قبیل:
شناسایی، دسته بندی و تعریف صفات و اعمال اخلاقی در حوزهٔ عمومی
شناخت ریشهها و پیامدهای آنها
قضاوت در مورد خوبی یا بدی صفات کلان (صفاتی که محدود به حوزهٔ خاصی از زندگی نیستند). این قسمت از اخلاق یک فن یا روش یا قانون یا باید و نباید است، نه یک علم. یعنی مربوط به آنچه باید، نه آنچه هست.
شناسایی حوزههای خاص اخلاق∗.
دادن قدرت استدلال در مورد خوبی یا بدی اعمال و صفات اخلاقی در حوزههای خاص به آموزنده.
اخلاق عملی یا تربیت اخلاقی∗ فنی ست برای رسیدن از وضعیت مطلوب ناموجود به وضعیّت موجود مطلوب در اخلاق. از این نظر اخلاق اساس معنویت است؛ و انسانی که اخلاقی تر است، معنوی تر نیز هست∗. همچنین این قسم از اخلاق یک فن است. از مهمترین مسائل مطرح در این حوزه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شناخت و استفاده از مبادی رفتار
مبادی رفتار از نظر علمای پیشین از این قرار است: تصور + تصدیق∗ به فایده + شوق موءکد.
روان شناسان معصر ترکیب مشابه دیگری را پیش رو نهادهاند: شناخت + انگیزش + توان عملی.
روش ایجاد و از بین بردن صفات اخلاقی
اخلاق در اسلام
مبانی مورد قبول علماء علم اخلاق در قدیم سه رکن بوده است و در عصر جدید هم گرچه فروعاتی بر آن افزوده شده است و توسعه یافته است اما می توان گفت ارکان آن در سه مورد خلاصه می شود نخست تهذیب نفس، تدبیر منزل و سیاست مُدُن که علماء اخلاق عناوین سه گانه فوق را به صورت زیر تجزیه و تقسیم نموده اند قسم اول را تخلیه، تحلیه و تجلیه دانسته اند و قسم دوم را گفته اند مراد علم معاش و معاشرت با همسر و فرزندان است و سوم مربوط به حفظ و حراست از کشور است.
توضیحات
^ علوم انسانی دستهای از علوم دانشگاهی اند که در آنها با روشهای عموماً تحلیلی، انتقادی و تفکری-تعمقی امور انسانی را مطالعه میکنند. این روشها معمولاً در تقابل با روشهای تجربی در علوم پایه و علوم اجتماعی قرار میگیرند. (ویکیپدیا)
^ که به هیچ وجه محدود به زبان فارسی و فرهنگ اسلامی نیست.
^ در روانشناسی در مورد معنای آن بحث میشود.
^ برای مطالعه در مورد عادت و شرطیسازی و یادگیری به کتاب روانشناسی عمومی، دکتر حمزه گنجی یا منابع مشابه رجوع فرمایید.
^ این شاخهها با هم اشتباه گرفته نمیشوند. اما از سویی در بسیاری از منابع قدیم اخلاق، علم اخلاق صرفاً به دومی و سومی اطلاق میشود (مانند معراج السّعاده)؛ و از سویی هم در متون غربی جدید از اخلاق صرفاً به عنوان شاخهای از فلسفه یاد میشود و قسمت دوم و سوم نیز گاه جزو آن میآید.
^ فلسفه مطالعهٔ مسائل کلی و اساسی پیرامون موضوعاتی چون وجود، آگاهی، حقیقت، عدالت، زیبایی، اعتبار، ذهن و زبان است. وجه افتراق فلسفه با راههای دیگر پرداختن به این پرسشها (راههایی نظیر عرفان و اسطوره) رویکرد نقّادانه و معمولاً سامانمند فلسفه و تکیهاش بر استدلالهای عقلانیاست. (ویکیپدیا)
^ اصطلاح فلسفی. رجوع شود به آشنایی با علوم اسلامی، جلد 1، اثر شهید مطهّری
^ اصطلاحی در علم منطق. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان
^ دو نوع جمله در علم زبان شناسی
^ مدرّسان گاه این قسمت را اخلاق کاربردی می خوانند. اما این نامی برای اخلاق اختصاصی نیست.
^ عرفان عملی مساوی اخلاق عملی نیست، بلکه صرفاً بهترین فن تربیت اخلاقی، آن هم در محدودهٔ اخلاق اسلامی ست. نه در قلمرو کلّی اخلاق.
^ به طور مشابه، در صنعت تولید دقّت اندازه ملاک کیفیت است. محصولی بهتر است، که در طی فرایند تولید، در ابعادی هر چه دقیق تر ساخته شده باشد.
^ تصوّر و تصدیق دو اصطلاح در علم منطق اند. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان
درستکاری
اخلاقیات می تواند فردی باشد، در این حالت شامل یک باید شخصی است، شخص خود تصمیم گیرنده و وضع کننده قانونی است که او را به انجام یا عدم انجام فعلی ملزم می کند. در این حالت هدف اخلاقیات و درستکاری، پیشبرد و بهبود وضعیت زندگی در جامعه است.
تئوریهای مختلفی در مورد رابطه بین اخلاقیات و درستکاری وجود دارد. تحلیلگران از دو دایره برای نشان دادن رابطه این دو مقوله استفاده می کنند. برای بعضی از آنها، این دو دایره هم مرکز هستند و در این حالت، درستکاری کاملا درون اخلاقیات قرار می گیرد. برخی دیگر معتقدند که این دو دایره با هم تلاقی دارند و بدین ترتیب سه وضعیت پیش می آید: قوانین اخلاقی بدون ابعاد قضایی، قوانین قضایی بدون بعد اخلاقی و قسمت مشترک آن، قوانین اخلاقی که دارای بعد قضایی نیز هستند. برخی دیگر نیز این دو دایره را کاملا از هم مجزا می انگارند، ولی این نظریه به دلیل داشتن استثنائات زیاد قابل قبول نیست.
اخلاقیات و درستکاری هر کدام زمینههای مشخص خود را دارند، از هم جدا هستند ولی در عین حال نقاط تماسی با یکدیگر دارند، نه می توان در مورد جدایی آنها صحبت کرد، و نه می توان آنها را ممزوج دانست. اخلاقیات می تواند منحصر به یک (هر) فرد باشد و تنها در مورد او صدق کند، در حالی که درستکاری تنها در جامعه معنا پیدا می کند.
فرااخلاق
فرااخلاق یکی از شاخههای فلسفه اخلاق است که به فهم سرشت خواص، جملات، نگرش و قضاوت اخلاقی میپردازد. فرااخلاق یکی از سه شاخه اصلی فلسفه اخلاق است، دو شاخه دیگر، نظریه اخلاقی و اخلاق کاربردی هستند. نظریه اخلاقی و اخلاق کاربردی با هم اخلاق هنجاری را تشکیل میدهند.
درحالیکه اخلاق کاربردی و هنجاری روی اینکه چه چیزی اخلاقی است تمرکز میکنند، فرااخلاق بر محور خود چیستی اخلاق متمرکز است. اخلاق هنجاری سوالاتی از قبیل "باید چه کاری کرد؟" مطرح میکند و به این صورت برخی ارزیابیهای اخلاقی را قبول یا رد میکند. ولی فرااخلاق به سوالاتی چون "خوبی چیست؟" یا "چگونه میتوانیم بد را از خوب تمایز دهیم؟" میپردازد؛ به عبارت دیگر، فرااخلاق به دنبال درک طبیعت ویژگیهای اخلاقی و سرشت ارزیابیها است.
از این نظر فرااخلاق بررسی انتزاعیتر مفاهیم اخلاقی است. به باور برخی نظریهپردازان، شرح متافیزیک اخلاق برای ارزیابی نظریههای اخلاقی و تصمیمگیری عملی اخلاقی لازم است. دیگران، با فرض برعکس، پیشنهاد میکنند بایستی پیش از اینکه تصویر درستی از متافیزیک اخلاق ارائه دهیم ابتدا ایدههای درونی اخلاقی را به عمل اخلاقی مناسب تخصیص دهیم.
فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و باز شناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود.
فلسفه اخلاق یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن و پیش کشیدن سؤالاتی که این حوزه از فلسفه مطرح میکند نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات کسب کرد. نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن و یا غیر ممکن سازند. به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیم گیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند.
تاریخچه
آدمیان در مرحلهای از تاریخ پدیداری خود رفته رفته برخی چیزها را ارزشمند تصور کردند. تفکر ابتدایی انسان به این صورت وارد مرحله مفهوم سازی شد و مفهوم سازی موجب پدیدار شدن مفهوم خوبی یا خیر در ذهن انسان گشت و این شروع تفکر اخلاقی انسان بود. وقتی کومونهای اولیه شکل گرفتند دو مفهوم عمده در ساختار اجتماعی شان مشهود بود؛ یکی از این مفاهیم، مفهوم عرف بود و دیگری مفهوم تابو. عرف مجموعه قواعدی بود که جامعه به صورت سنتی آن را پذیرفته بود و موجبات انتظام اجتماعی را فراهم میآورد؛ زمانی که جوامع به سوی متمدن شدن گام برداشتند و از حالت کومون درآمدند، به مرور مفهوم عرف نیز تبدیل به مفهوم قانون شد. تابو مجموعهای از رفتارها و گفتارهای ناهنجار اجتماعی بود که از سوی آیین و مذهب قوم ممنوع و نکوهیده بودند؛ مفهوم تابو نیز در سیر تطور جوامع مدنی، به مرور زمان به مفهوم اخلاقیات بدل گشت. پس از گذار از دوران کومونهای اولیه و شکل گیری نخستین جوامع مدنی تشریک مساعی رو به افزایش نهاد و تقسیم کار برآوردن نیازها را آسان کرد. این جریان موجب شد که خواستهها از نیازها پیشی بگیرند. بالیدن آرمانها، تکامل هوش بشری و نیز قابلیت تأمل درباره حیات و عالم موجب شد تا انسان ارزش گذاری نیازها و خواستههای خود را امری جدی و تا حدی حیاتی قلمداد کند. سرانجام آدمیان برای هر چیزی که در آن منفعتی احساس میکردند ارزش قائل میشدند و بدین طریق مفهوم خیر گسترش یافت.
همزمان با پیدایش و گسترش مفهوم خیر در جوامع انسانی مفهوم شر نیز به وجود آمد و گسترش یافت. انسانها بسته به نوع عملکردشان در چشم یکدیگر به خوب و بد تقسیم شدند. این جریان موجب آن شد که افراد بشر گرایش به شر را تقبیح کنند چرا که با وجود منفعت عمل شر برای فرد شرور، کلیت این عمل به ضرر تمام افراد جامعه تمام میشد و میتوانست بنیاد شهروندی را ریشه کن کند. در این راستا بود که معلمین اخلاق ظهور یافتند. آنچه تا کنون گفته شد بنا بر دیدگاه تکاملی در جامعه شناسی غربی است ولی بر خلاف این سیر تکاملی برای پیدایش مفهوم خیر و شر باید چنین گفت این مفهوم خیر و شر تنها در باب خیر و شر نوعی جریان دارد یعنی خیر و شری که به واسطه آن منافع اجتماعی حفظ یا منهدم می گردد در حالی که به بداهت عقلی مشخص است که برخی از اعمال و رفتار درای منافع و مضرات اجتماعی نیست ولی با این وجود عقل به شر بودن آن حکم می کند به عنوان نمونه فخر فروشی مضرت اجتماعی مستقیمی ندارد ولکن عقل به قبح آن حکم می کند همچنین شرور و موارد اخلاقی وجود دارند که عقل به آنها دسترسی ندارد چرا که عقل نظری مدرک کلیات است و عقل عملی نیز در قالب همان کلیات به مصداق یابی می پردازد با این تفاصیل نیاز به پیامبران از زمان کشف خیر و شر نوعی - اجتماعی نمی باشد بله از اغاز هستی انسان نیاز به پیامبران برای نشان دادن این شرور و خیر ها وجود دارد چرا که تنها پیامبران به منبع اصلی دانش یعنی خدا متصل هستند و به تمام جوانب نفس بشری و هستی احاط دارند و این کلام که اولین و مهمترین معلمین اخلاق پیامبران بودند. دین به مثابه برنامه و روش اخلاقی به واسطه عدهای افراد که خود را مرتبط با خداوند معرفی میکردند به مردمان ارائه شد. ان هم بعد از کشف این خیر ها و شر های اجتماعی کلامی است که با توجه به استدلال گذشته باطل است. البته اینکه پیامبران ابراهیمی مهمترین این افراد بودند. نیز جای بحث دارد چرا که دین در نزد خدا یکی است و در هر زمان به تناسب آن زمان فرامینی داده است تا دین خاتم که همان اسلام است همچنین گفته شده اولین فرامین اخلاقی مدون که انسان را مورد خطاب قرار داد فرامین دهگانه خداوند در سفر پیدایش و سفر تثنیه و نیز احکام دینی و اخلاقی یهود در سفر لاویان بود. که این نیز جای تامل است با توجه به انچه گفته شد از ضرورت وجود پیامبران از اغاز زمان زندگانی بشر و وجود پیامبران قبل از موسی بدون شک ده فرمان اولین فرمان اخلاقی خداوند نمی باشد چرا که در زمان نوح نیز خط موجود بوده است و مطلب دیگری که گفته شده آن است که: پس از نزول شریعت یهود باب نزول ادیان مختلف بر جوامع انسانی گشوده شد. مسیحیت و اسلام دو دین ابراهیمی دیگر بودند که هر یک با تفاوتهای کلی و جزیی به تبیین اصول اخلاقی پرداختند. به واقع در صدد آن است که این دو دین را وام دار یهودیت بداند اما این در جائی باعث اشکال است که ما ماهیت دین ها را متفاوت بدانیم اما در تفکر اسلام دین تنها نزد خدا یکی است و هر دین تکامل بخش دین دیگری است و این ادیان منافاتی با هم ندارند هرچند که در جریان تحریفات یهود و مسیح گذاره های اخلاقی در برخی از این دین ها تحریف شده است. در مورد آیینهای دینی غیر ابراهیمی نیز همزمان با این جریان شروع به گسترش کردند. از جمله اینان میتوان از ادیان زرتشتی و بودایی نام برد. در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح و در سرزمین یونان معلم اخلاقی سر بر میآورد که فارغ از آموزههای دینی به تعلیم اخلاق میپرداخت. سقراط حلقه پیوند معلمین اخلاق با فلاسفه اخلاق بود.
افلاطون مکالمات فراوانی در باب فلسفه نوشت و در این آثار اشارات و بررسیهای ضمنی بسیاری درباره اخلاقیات کرد؛ اما فلسفه اخلاق راه خود را رسماً از زمان ارسطو آغاز کرد. نگارش اخلاق نیکوماخوس شروع تاریخ فلسفه اخلاق است. پس از ارسطو اپیکوریان و رواقیون سردمداران نگرش فلسفی به اخلاق بودند. پس از تحول بزرگ مسیحیت فلسفه اخلاق وارد مسیری جدید شد. آگوستین یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه اخلاق بود و با آراء خود به تبیین موضوعات فلسفه اخلاق از منظر مسیحیت کاتولیک پرداخت. در دوران قرون وسطی فلسفه اخلاق رشد روزافزونی داشت اما تنها در مسیر اخلاقیات مسیحی پیش میرفت. اوج فلسفه اخلاق در قرون وسطی را میتوان در آراء توماس آکویناس مشاهده کرد. پس از دوران رنسانس اندک اندک آزادی اندیشه و بیان در جوامع اروپایی نهادینه شد و با وجود مشکلات به جا مانده از دوران تاریکی انقلاب فلسفی آغاز گشت. این انقلاب همان شروع دوران جدید است. دوران مذکور دوران شکوفایی علم و فلسفه بود. تمام فلاسفه بزرگ این دوران درباره اخلاق نظریات مهمی را مطرح ساختند اما قابل توجهترین این فلاسفه باروخ اسپینوزا است. پیش از دوران جدید تمامی فلاسفه به اخلاق رویکردی مبتنی بر فضیلت داشتند. انقلاب اسپینوزا در فلسفه اخلاق تغییر این رویکرد به اخلاق مبتنی بر کردار بود. تأثیر متفکران دوران جدید بر عصر روشنگری غیر قابل انکار است. در پایان دوران روشنگری بارزترین چهره فلسفه اخلاق طول تاریخ یعنی ایمانوئل کانت رخ مینماید. در حقیقت کانت مفهوم امروزی فلسفه اخلاق را ساخت. پس از کانتجان استوارت میل و آرتور شوپنهاور علم اخلاق را بیش از پیش متحول ساختند. در قرن بیستم نیز فلاسفه بزرگی در دو شاخه فلسفه تحلیلی و فلسفه قارهای آثار مهمی از خود بر جای گذاشتند.
مسائل
فلسفه اخلاق مانند هر شاخه دیگری از فلسفه، برای پاسخ دادن به سؤالات پیش رویش به تبیین و توضیح پاره ای مسائل می پردازد. این مسائل می توانند مخصوص اخلاق باشند و یا می توانند مسائلی باشند که هم در اخلاق و هم در علوم دیگر مورد بررسی است. اصولاً فلسفه اخلاق رابطه نزدیکی با فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، جامعه شناسی و روان شناسی دارد؛ در نتیجه بعضی از مسائل فلسفه اخلاق مسائل حوزههای مذکور نیز هستند.
خیر و شر
مبنای اخلاقیات بر این عقیده استوار است که آن چه برای انسانهای (و یا حتی حیوانات) به خصوصی خوب یا بد است، نه فقط از دیدگاه آنان، بلکه از دیدگاه فراگیرتری خوب یا بد می باشد.
حکم کردن به این که چه چیزی فی نفسه خوب است به این معناست که آن چیز ارزشمند است. ذهن انسان با عمل ارزش گذاری امور خیر و شر را پدید می آورد و در نتیجه به تقبیح و تحسین این امور می پردازد. نمی توان به طور قطع گفت که ارزش گذاریهای این چنینی اصولاً قراردادی هستند و یا به صورت غریزی موجودند. با این حال، وجود این دو مفهوم در تاریخ تفکر بشری غیر قابل انکار است. وجود این مفاهیم در ذهن انسان موجب شده است تا نظریات مختلف اخلاقی خیر و شر را به طرق گوناگون تعبیر کند. برخی خیر را، خیر فرد می دانند؛ عده ای معتقدند که خیر همان خیر جمعی است و دیگرانی معتقدند که مفهوم خیر نسبت به موقعیت تاریخی و فرهنگی یک جامعه تعریف می شود. با وجود این عدم توافق، یک مفهوم در فلسفه اخلاق از اهمیت کلیدی برخوردار است و آن مفهوم خیر اعلی است. خیر اعلی یعنی بالاترین شکل خیر که انسان می تواند با حرکت به سوی آن اخلاقی تر عمل کند.
خیر می تواند به واسطه روابط علّی، هنجاری و مفهومی با درستی در ارتباط باشد. با این حال امکان عدم رابطه میان این دو مفهوم نیز وجود دارد. تبیین روابط خیر و درستی نیز در نظریات مختلف به اشکال مختلف بیان شده است.
درست و نادرست
هرچند که نمی توان به قطعیت گفت هر آنچه درست است خوب نیز هست اما به نظر می رسد که به لحاظ ارزشی این دو با هم تساوی دارند. یعنی ارزش درستی با ارزش خوبی برابری میکند با این تفاوت که خوبی مفهوم بسیار نسبی تر و شناورتری از درستی دارد. درستی و نادرستی امور با آثار عمل بر روی فرد انجام دهنده و دیگران در معرض عمل سر و کار دارد. فرد با ارتکاب عمل درست و یا نادرست در وهله اول خود را در موقعیت اخلاقی قرار داده و با این فضا سنجیده می شود. در مرحله بعدی آثار عمل فرد می تواند بر احساسات دیگران کارگر افتد و همین طور می تواند سود و زیان مادی به دیگران وارد کند. در نتیجه در اطلاق ارزش درست یا نادرست برای یک امر باید به تأثیرات آن امر بر فرد عامل و نیز تأثیرات آن بر دیگران توجه کرد.
برخی اوقات مفهوم «درست و نادرست» با مفهوم «مخالف و موافق قانون» اشتباه گرفته می شود. این دو مفهوم کاملاً از هم متفاوتند؛ ممکن است قوانینی وجود داشته باشد که چیزی که ندرست نیست را ممنوع سازد و یا امری نادرست را الزام کند. وقتی ما قادریم ساختارهایی مثل آن چه گفته شد را در ذهن خود بسازیم و بفهمیم معلوم میشود که ایدههای درستی متفاوت از ایدههای قانونی هستند. زیرا ما به واسطه ایدههای درستی می توانیم قوانین را نیز مورد ارزیابی قرار دهیم.
عده ای از متفکران فلسفه اخلاق معتقدند که درستی و نادرستی امری نسبی است. اینان استناد می کنند بر تأثیر زمان و مکان بر درستی و نادرستی امور و یا بستگی درستی امور به شرایط. اما این استنتاج غلط است؛ گزارههای مذکور به معنای نسبی بودن بنیان اخلاقیات نیست بلکه به این معناست که اصول بنیادین اخلاق در شرایط مختلف اعمال متفاوتی را ایجاب می کند. یعنی ما بنیاد محکمی برای اخلاق داریم که بر آن ساختمانی نسبی ساخته شده است.
یکی از اولین کتابهایی که مستقلاً به علم اخلاق پرداخته است کتاب اخلاق نیکوماخوس اثر ارسطو است.
ارتباط اخلاق با علوم دیگر
جایگاه اخلاق در نقشهٔ علم، در انتهاست
دسته بندی علوم توسّط خواجه نصیر الدین طوسی در آغاز کتاب اخلاق ناصری، جایگاه علم اخلاق را در بین سایر علوم چنین آورده:

علومی که به شناخت موجودات میپردازند
نظری: وجود موضوع آنها وابسته به حرکت ارادی انسان است.
ما بعد الطبیعه: موضوعشان مجرد از ماده
ریاضی
۴ قسم
طبیعی
۸ قسم
عملی: وجود موضوع آنها مستقل از حرکت ارادی انسان است «این علوم دانش به مصالح حرکات ارادی و افعال صناعی انسان هستند، به گونهای که احوال آنها را سازمان دهند و آنان را به کمال شایسته شان برساند.»
تهذیب اخلاق: در مورد امور فردی بحث میکند
تدبیر منزل: مربوط به گروه کوچکی که
سیاست مدن: مربوط به جمعی است که در شهر، مملکت و مانند آن زندگی میکنند
وابستگی
علم اخلاق مبادی اش را از علوم منطق، مابعدالطّبیعه(یعنی فلسفه) برای مبادی هستی شناختی، و علمالنّفس(انسان شناسی) و روانشناسی میگیرد. شاخهای از اخلاق که عهده دار تامین مبادی اخلاق است فرا اخلاق نام دارد. لذا فرا اخلاق یک علم درجه دوم است. یعنی چون بر اساس علم منطق علوم را باید بر حسب موضوع شان و نه محمول شان دسته بندی نمود؛ و موضوع فرااخلاق در علوم دیگر است؛ فرا اخلاق یک علم یا شاخهای از آن نیست.
پیش درآمدی
علم اخلاق در فراهم آوردن مبادی علم حقوق و سیاست و تدبیر مُدُن نقش دارد. ارسطو، کتاب اخلاق نیکوماخوس اش را به عنوان مقدّمهای برای کتاب سیاست مُدُنش نوشته
علم اخلاق بعضی از مبادی دو علم تدبیر منزل و سیاست مدن را نیز تأمین میکند.
شاخههای اخلاق
اخلاق به سه شاخهٔ کاملاً مجزا تقسیم میشود∗:
فلسفه اخلاق که شاخهای از فلسفه∗ است و وظیفهٔ آن پاسخ به پرسش هایی از این قبیل بعنوان پایهٔ اخلاق نظری ست:
خوب و بد یعنی چه؟
ماهیت و حقیقت∗ مفاهیم اخلاقی چیست؟
قضایا∗ی اخلاق اخباری اند یا انشایی∗؟
مسائل اخلاقی جهانی و جاودانه (مطلق) اند، یا سرزمینی و موقّت (نسبی)؟
معیار کلی خوبی و بدی یک صفت یا رفتار اخلاقی چیست؟
شرایط و حوزههای مسئولیت اخلاقی چیست؟
اخلاق نظری که وظیفهٔ آن مطالعهٔ صفات و اعمال اخلاقی و پاسخ به انتظاراتی است از قبیل:
شناسایی، دسته بندی و تعریف صفات و اعمال اخلاقی در حوزهٔ عمومی
شناخت ریشهها و پیامدهای آنها
قضاوت در مورد خوبی یا بدی صفات کلان (صفاتی که محدود به حوزهٔ خاصی از زندگی نیستند). این قسمت از اخلاق یک فن یا روش یا قانون یا باید و نباید است، نه یک علم. یعنی مربوط به آنچه باید، نه آنچه هست.
شناسایی حوزههای خاص اخلاق∗.
دادن قدرت استدلال در مورد خوبی یا بدی اعمال و صفات اخلاقی در حوزههای خاص به آموزنده.
اخلاق عملی یا تربیت اخلاقی∗ فنی ست برای رسیدن از وضعیت مطلوب ناموجود به وضعیّت موجود مطلوب در اخلاق. از این نظر اخلاق اساس معنویت است؛ و انسانی که اخلاقی تر است، معنوی تر نیز هست∗. همچنین این قسم از اخلاق یک فن است. از مهمترین مسائل مطرح در این حوزه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شناخت و استفاده از مبادی رفتار
مبادی رفتار از نظر علمای پیشین از این قرار است: تصور + تصدیق∗ به فایده + شوق موءکد.
روان شناسان معصر ترکیب مشابه دیگری را پیش رو نهادهاند: شناخت + انگیزش + توان عملی.
روش ایجاد و از بین بردن صفات اخلاقی
اخلاق در اسلام
مبانی مورد قبول علماء علم اخلاق در قدیم سه رکن بوده است و در عصر جدید هم گرچه فروعاتی بر آن افزوده شده است و توسعه یافته است اما می توان گفت ارکان آن در سه مورد خلاصه می شود نخست تهذیب نفس، تدبیر منزل و سیاست مُدُن که علماء اخلاق عناوین سه گانه فوق را به صورت زیر تجزیه و تقسیم نموده اند قسم اول را تخلیه، تحلیه و تجلیه دانسته اند و قسم دوم را گفته اند مراد علم معاش و معاشرت با همسر و فرزندان است و سوم مربوط به حفظ و حراست از کشور است.
توضیحات
^ علوم انسانی دستهای از علوم دانشگاهی اند که در آنها با روشهای عموماً تحلیلی، انتقادی و تفکری-تعمقی امور انسانی را مطالعه میکنند. این روشها معمولاً در تقابل با روشهای تجربی در علوم پایه و علوم اجتماعی قرار میگیرند. (ویکیپدیا)
^ که به هیچ وجه محدود به زبان فارسی و فرهنگ اسلامی نیست.
^ در روانشناسی در مورد معنای آن بحث میشود.
^ برای مطالعه در مورد عادت و شرطیسازی و یادگیری به کتاب روانشناسی عمومی، دکتر حمزه گنجی یا منابع مشابه رجوع فرمایید.
^ این شاخهها با هم اشتباه گرفته نمیشوند. اما از سویی در بسیاری از منابع قدیم اخلاق، علم اخلاق صرفاً به دومی و سومی اطلاق میشود (مانند معراج السّعاده)؛ و از سویی هم در متون غربی جدید از اخلاق صرفاً به عنوان شاخهای از فلسفه یاد میشود و قسمت دوم و سوم نیز گاه جزو آن میآید.
^ فلسفه مطالعهٔ مسائل کلی و اساسی پیرامون موضوعاتی چون وجود، آگاهی، حقیقت، عدالت، زیبایی، اعتبار، ذهن و زبان است. وجه افتراق فلسفه با راههای دیگر پرداختن به این پرسشها (راههایی نظیر عرفان و اسطوره) رویکرد نقّادانه و معمولاً سامانمند فلسفه و تکیهاش بر استدلالهای عقلانیاست. (ویکیپدیا)
^ اصطلاح فلسفی. رجوع شود به آشنایی با علوم اسلامی، جلد 1، اثر شهید مطهّری
^ اصطلاحی در علم منطق. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان
^ دو نوع جمله در علم زبان شناسی
^ مدرّسان گاه این قسمت را اخلاق کاربردی می خوانند. اما این نامی برای اخلاق اختصاصی نیست.
^ عرفان عملی مساوی اخلاق عملی نیست، بلکه صرفاً بهترین فن تربیت اخلاقی، آن هم در محدودهٔ اخلاق اسلامی ست. نه در قلمرو کلّی اخلاق.
^ به طور مشابه، در صنعت تولید دقّت اندازه ملاک کیفیت است. محصولی بهتر است، که در طی فرایند تولید، در ابعادی هر چه دقیق تر ساخته شده باشد.
^ تصوّر و تصدیق دو اصطلاح در علم منطق اند. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان
درستکاری
اخلاقیات می تواند فردی باشد، در این حالت شامل یک باید شخصی است، شخص خود تصمیم گیرنده و وضع کننده قانونی است که او را به انجام یا عدم انجام فعلی ملزم می کند. در این حالت هدف اخلاقیات و درستکاری، پیشبرد و بهبود وضعیت زندگی در جامعه است.
تئوریهای مختلفی در مورد رابطه بین اخلاقیات و درستکاری وجود دارد. تحلیلگران از دو دایره برای نشان دادن رابطه این دو مقوله استفاده می کنند. برای بعضی از آنها، این دو دایره هم مرکز هستند و در این حالت، درستکاری کاملا درون اخلاقیات قرار می گیرد. برخی دیگر معتقدند که این دو دایره با هم تلاقی دارند و بدین ترتیب سه وضعیت پیش می آید: قوانین اخلاقی بدون ابعاد قضایی، قوانین قضایی بدون بعد اخلاقی و قسمت مشترک آن، قوانین اخلاقی که دارای بعد قضایی نیز هستند. برخی دیگر نیز این دو دایره را کاملا از هم مجزا می انگارند، ولی این نظریه به دلیل داشتن استثنائات زیاد قابل قبول نیست.
اخلاقیات و درستکاری هر کدام زمینههای مشخص خود را دارند، از هم جدا هستند ولی در عین حال نقاط تماسی با یکدیگر دارند، نه می توان در مورد جدایی آنها صحبت کرد، و نه می توان آنها را ممزوج دانست. اخلاقیات می تواند منحصر به یک (هر) فرد باشد و تنها در مورد او صدق کند، در حالی که درستکاری تنها در جامعه معنا پیدا می کند.
فرااخلاق
فرااخلاق یکی از شاخههای فلسفه اخلاق است که به فهم سرشت خواص، جملات، نگرش و قضاوت اخلاقی میپردازد. فرااخلاق یکی از سه شاخه اصلی فلسفه اخلاق است، دو شاخه دیگر، نظریه اخلاقی و اخلاق کاربردی هستند. نظریه اخلاقی و اخلاق کاربردی با هم اخلاق هنجاری را تشکیل میدهند.
درحالیکه اخلاق کاربردی و هنجاری روی اینکه چه چیزی اخلاقی است تمرکز میکنند، فرااخلاق بر محور خود چیستی اخلاق متمرکز است. اخلاق هنجاری سوالاتی از قبیل "باید چه کاری کرد؟" مطرح میکند و به این صورت برخی ارزیابیهای اخلاقی را قبول یا رد میکند. ولی فرااخلاق به سوالاتی چون "خوبی چیست؟" یا "چگونه میتوانیم بد را از خوب تمایز دهیم؟" میپردازد؛ به عبارت دیگر، فرااخلاق به دنبال درک طبیعت ویژگیهای اخلاقی و سرشت ارزیابیها است.
از این نظر فرااخلاق بررسی انتزاعیتر مفاهیم اخلاقی است. به باور برخی نظریهپردازان، شرح متافیزیک اخلاق برای ارزیابی نظریههای اخلاقی و تصمیمگیری عملی اخلاقی لازم است. دیگران، با فرض برعکس، پیشنهاد میکنند بایستی پیش از اینکه تصویر درستی از متافیزیک اخلاق ارائه دهیم ابتدا ایدههای درونی اخلاقی را به عمل اخلاقی مناسب تخصیص دهیم.
فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و باز شناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود.
فلسفه اخلاق یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن و پیش کشیدن سؤالاتی که این حوزه از فلسفه مطرح میکند نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات کسب کرد. نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن و یا غیر ممکن سازند. به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیم گیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند.
تاریخچه
آدمیان در مرحلهای از تاریخ پدیداری خود رفته رفته برخی چیزها را ارزشمند تصور کردند. تفکر ابتدایی انسان به این صورت وارد مرحله مفهوم سازی شد و مفهوم سازی موجب پدیدار شدن مفهوم خوبی یا خیر در ذهن انسان گشت و این شروع تفکر اخلاقی انسان بود. وقتی کومونهای اولیه شکل گرفتند دو مفهوم عمده در ساختار اجتماعی شان مشهود بود؛ یکی از این مفاهیم، مفهوم عرف بود و دیگری مفهوم تابو. عرف مجموعه قواعدی بود که جامعه به صورت سنتی آن را پذیرفته بود و موجبات انتظام اجتماعی را فراهم میآورد؛ زمانی که جوامع به سوی متمدن شدن گام برداشتند و از حالت کومون درآمدند، به مرور مفهوم عرف نیز تبدیل به مفهوم قانون شد. تابو مجموعهای از رفتارها و گفتارهای ناهنجار اجتماعی بود که از سوی آیین و مذهب قوم ممنوع و نکوهیده بودند؛ مفهوم تابو نیز در سیر تطور جوامع مدنی، به مرور زمان به مفهوم اخلاقیات بدل گشت. پس از گذار از دوران کومونهای اولیه و شکل گیری نخستین جوامع مدنی تشریک مساعی رو به افزایش نهاد و تقسیم کار برآوردن نیازها را آسان کرد. این جریان موجب شد که خواستهها از نیازها پیشی بگیرند. بالیدن آرمانها، تکامل هوش بشری و نیز قابلیت تأمل درباره حیات و عالم موجب شد تا انسان ارزش گذاری نیازها و خواستههای خود را امری جدی و تا حدی حیاتی قلمداد کند. سرانجام آدمیان برای هر چیزی که در آن منفعتی احساس میکردند ارزش قائل میشدند و بدین طریق مفهوم خیر گسترش یافت.
همزمان با پیدایش و گسترش مفهوم خیر در جوامع انسانی مفهوم شر نیز به وجود آمد و گسترش یافت. انسانها بسته به نوع عملکردشان در چشم یکدیگر به خوب و بد تقسیم شدند. این جریان موجب آن شد که افراد بشر گرایش به شر را تقبیح کنند چرا که با وجود منفعت عمل شر برای فرد شرور، کلیت این عمل به ضرر تمام افراد جامعه تمام میشد و میتوانست بنیاد شهروندی را ریشه کن کند. در این راستا بود که معلمین اخلاق ظهور یافتند. آنچه تا کنون گفته شد بنا بر دیدگاه تکاملی در جامعه شناسی غربی است ولی بر خلاف این سیر تکاملی برای پیدایش مفهوم خیر و شر باید چنین گفت این مفهوم خیر و شر تنها در باب خیر و شر نوعی جریان دارد یعنی خیر و شری که به واسطه آن منافع اجتماعی حفظ یا منهدم می گردد در حالی که به بداهت عقلی مشخص است که برخی از اعمال و رفتار درای منافع و مضرات اجتماعی نیست ولی با این وجود عقل به شر بودن آن حکم می کند به عنوان نمونه فخر فروشی مضرت اجتماعی مستقیمی ندارد ولکن عقل به قبح آن حکم می کند همچنین شرور و موارد اخلاقی وجود دارند که عقل به آنها دسترسی ندارد چرا که عقل نظری مدرک کلیات است و عقل عملی نیز در قالب همان کلیات به مصداق یابی می پردازد با این تفاصیل نیاز به پیامبران از زمان کشف خیر و شر نوعی - اجتماعی نمی باشد بله از اغاز هستی انسان نیاز به پیامبران برای نشان دادن این شرور و خیر ها وجود دارد چرا که تنها پیامبران به منبع اصلی دانش یعنی خدا متصل هستند و به تمام جوانب نفس بشری و هستی احاط دارند و این کلام که اولین و مهمترین معلمین اخلاق پیامبران بودند. دین به مثابه برنامه و روش اخلاقی به واسطه عدهای افراد که خود را مرتبط با خداوند معرفی میکردند به مردمان ارائه شد. ان هم بعد از کشف این خیر ها و شر های اجتماعی کلامی است که با توجه به استدلال گذشته باطل است. البته اینکه پیامبران ابراهیمی مهمترین این افراد بودند. نیز جای بحث دارد چرا که دین در نزد خدا یکی است و در هر زمان به تناسب آن زمان فرامینی داده است تا دین خاتم که همان اسلام است همچنین گفته شده اولین فرامین اخلاقی مدون که انسان را مورد خطاب قرار داد فرامین دهگانه خداوند در سفر پیدایش و سفر تثنیه و نیز احکام دینی و اخلاقی یهود در سفر لاویان بود. که این نیز جای تامل است با توجه به انچه گفته شد از ضرورت وجود پیامبران از اغاز زمان زندگانی بشر و وجود پیامبران قبل از موسی بدون شک ده فرمان اولین فرمان اخلاقی خداوند نمی باشد چرا که در زمان نوح نیز خط موجود بوده است و مطلب دیگری که گفته شده آن است که: پس از نزول شریعت یهود باب نزول ادیان مختلف بر جوامع انسانی گشوده شد. مسیحیت و اسلام دو دین ابراهیمی دیگر بودند که هر یک با تفاوتهای کلی و جزیی به تبیین اصول اخلاقی پرداختند. به واقع در صدد آن است که این دو دین را وام دار یهودیت بداند اما این در جائی باعث اشکال است که ما ماهیت دین ها را متفاوت بدانیم اما در تفکر اسلام دین تنها نزد خدا یکی است و هر دین تکامل بخش دین دیگری است و این ادیان منافاتی با هم ندارند هرچند که در جریان تحریفات یهود و مسیح گذاره های اخلاقی در برخی از این دین ها تحریف شده است. در مورد آیینهای دینی غیر ابراهیمی نیز همزمان با این جریان شروع به گسترش کردند. از جمله اینان میتوان از ادیان زرتشتی و بودایی نام برد. در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح و در سرزمین یونان معلم اخلاقی سر بر میآورد که فارغ از آموزههای دینی به تعلیم اخلاق میپرداخت. سقراط حلقه پیوند معلمین اخلاق با فلاسفه اخلاق بود.
افلاطون مکالمات فراوانی در باب فلسفه نوشت و در این آثار اشارات و بررسیهای ضمنی بسیاری درباره اخلاقیات کرد؛ اما فلسفه اخلاق راه خود را رسماً از زمان ارسطو آغاز کرد. نگارش اخلاق نیکوماخوس شروع تاریخ فلسفه اخلاق است. پس از ارسطو اپیکوریان و رواقیون سردمداران نگرش فلسفی به اخلاق بودند. پس از تحول بزرگ مسیحیت فلسفه اخلاق وارد مسیری جدید شد. آگوستین یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه اخلاق بود و با آراء خود به تبیین موضوعات فلسفه اخلاق از منظر مسیحیت کاتولیک پرداخت. در دوران قرون وسطی فلسفه اخلاق رشد روزافزونی داشت اما تنها در مسیر اخلاقیات مسیحی پیش میرفت. اوج فلسفه اخلاق در قرون وسطی را میتوان در آراء توماس آکویناس مشاهده کرد. پس از دوران رنسانس اندک اندک آزادی اندیشه و بیان در جوامع اروپایی نهادینه شد و با وجود مشکلات به جا مانده از دوران تاریکی انقلاب فلسفی آغاز گشت. این انقلاب همان شروع دوران جدید است. دوران مذکور دوران شکوفایی علم و فلسفه بود. تمام فلاسفه بزرگ این دوران درباره اخلاق نظریات مهمی را مطرح ساختند اما قابل توجهترین این فلاسفه باروخ اسپینوزا است. پیش از دوران جدید تمامی فلاسفه به اخلاق رویکردی مبتنی بر فضیلت داشتند. انقلاب اسپینوزا در فلسفه اخلاق تغییر این رویکرد به اخلاق مبتنی بر کردار بود. تأثیر متفکران دوران جدید بر عصر روشنگری غیر قابل انکار است. در پایان دوران روشنگری بارزترین چهره فلسفه اخلاق طول تاریخ یعنی ایمانوئل کانت رخ مینماید. در حقیقت کانت مفهوم امروزی فلسفه اخلاق را ساخت. پس از کانتجان استوارت میل و آرتور شوپنهاور علم اخلاق را بیش از پیش متحول ساختند. در قرن بیستم نیز فلاسفه بزرگی در دو شاخه فلسفه تحلیلی و فلسفه قارهای آثار مهمی از خود بر جای گذاشتند.
مسائل
فلسفه اخلاق مانند هر شاخه دیگری از فلسفه، برای پاسخ دادن به سؤالات پیش رویش به تبیین و توضیح پاره ای مسائل می پردازد. این مسائل می توانند مخصوص اخلاق باشند و یا می توانند مسائلی باشند که هم در اخلاق و هم در علوم دیگر مورد بررسی است. اصولاً فلسفه اخلاق رابطه نزدیکی با فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، جامعه شناسی و روان شناسی دارد؛ در نتیجه بعضی از مسائل فلسفه اخلاق مسائل حوزههای مذکور نیز هستند.
خیر و شر
مبنای اخلاقیات بر این عقیده استوار است که آن چه برای انسانهای (و یا حتی حیوانات) به خصوصی خوب یا بد است، نه فقط از دیدگاه آنان، بلکه از دیدگاه فراگیرتری خوب یا بد می باشد.
حکم کردن به این که چه چیزی فی نفسه خوب است به این معناست که آن چیز ارزشمند است. ذهن انسان با عمل ارزش گذاری امور خیر و شر را پدید می آورد و در نتیجه به تقبیح و تحسین این امور می پردازد. نمی توان به طور قطع گفت که ارزش گذاریهای این چنینی اصولاً قراردادی هستند و یا به صورت غریزی موجودند. با این حال، وجود این دو مفهوم در تاریخ تفکر بشری غیر قابل انکار است. وجود این مفاهیم در ذهن انسان موجب شده است تا نظریات مختلف اخلاقی خیر و شر را به طرق گوناگون تعبیر کند. برخی خیر را، خیر فرد می دانند؛ عده ای معتقدند که خیر همان خیر جمعی است و دیگرانی معتقدند که مفهوم خیر نسبت به موقعیت تاریخی و فرهنگی یک جامعه تعریف می شود. با وجود این عدم توافق، یک مفهوم در فلسفه اخلاق از اهمیت کلیدی برخوردار است و آن مفهوم خیر اعلی است. خیر اعلی یعنی بالاترین شکل خیر که انسان می تواند با حرکت به سوی آن اخلاقی تر عمل کند.
خیر می تواند به واسطه روابط علّی، هنجاری و مفهومی با درستی در ارتباط باشد. با این حال امکان عدم رابطه میان این دو مفهوم نیز وجود دارد. تبیین روابط خیر و درستی نیز در نظریات مختلف به اشکال مختلف بیان شده است.
درست و نادرست
هرچند که نمی توان به قطعیت گفت هر آنچه درست است خوب نیز هست اما به نظر می رسد که به لحاظ ارزشی این دو با هم تساوی دارند. یعنی ارزش درستی با ارزش خوبی برابری میکند با این تفاوت که خوبی مفهوم بسیار نسبی تر و شناورتری از درستی دارد. درستی و نادرستی امور با آثار عمل بر روی فرد انجام دهنده و دیگران در معرض عمل سر و کار دارد. فرد با ارتکاب عمل درست و یا نادرست در وهله اول خود را در موقعیت اخلاقی قرار داده و با این فضا سنجیده می شود. در مرحله بعدی آثار عمل فرد می تواند بر احساسات دیگران کارگر افتد و همین طور می تواند سود و زیان مادی به دیگران وارد کند. در نتیجه در اطلاق ارزش درست یا نادرست برای یک امر باید به تأثیرات آن امر بر فرد عامل و نیز تأثیرات آن بر دیگران توجه کرد.
برخی اوقات مفهوم «درست و نادرست» با مفهوم «مخالف و موافق قانون» اشتباه گرفته می شود. این دو مفهوم کاملاً از هم متفاوتند؛ ممکن است قوانینی وجود داشته باشد که چیزی که ندرست نیست را ممنوع سازد و یا امری نادرست را الزام کند. وقتی ما قادریم ساختارهایی مثل آن چه گفته شد را در ذهن خود بسازیم و بفهمیم معلوم میشود که ایدههای درستی متفاوت از ایدههای قانونی هستند. زیرا ما به واسطه ایدههای درستی می توانیم قوانین را نیز مورد ارزیابی قرار دهیم.
عده ای از متفکران فلسفه اخلاق معتقدند که درستی و نادرستی امری نسبی است. اینان استناد می کنند بر تأثیر زمان و مکان بر درستی و نادرستی امور و یا بستگی درستی امور به شرایط. اما این استنتاج غلط است؛ گزارههای مذکور به معنای نسبی بودن بنیان اخلاقیات نیست بلکه به این معناست که اصول بنیادین اخلاق در شرایط مختلف اعمال متفاوتی را ایجاب می کند. یعنی ما بنیاد محکمی برای اخلاق داریم که بر آن ساختمانی نسبی ساخته شده است.
پول الکترونیکی
در سالهای اخیر، مصرف کنندگان تمایل چشمگیری برای انجام مبادلات الکترونیکی از خود نشان دادهاند. کاهش هزینه و افزایش سرعت دسترسی به اینترنت و مزایای اقتصادی و اجتماعی تجارت الکترونیکی از دلایل اصلی توجه مردم به اینگونه مبادلات است. تجارت الکترونیک واژهای است که برای تجارت از طریق سیستمهای اطلاعاتی- ارتباطی بکار میرود. در این گزارش مقدمهای در مورد تجارت الکترونیکی آورده شدهاست که هدف از آن، آشنایی با ابعاد و زیرساختهای تجارت الکترونیکی و تبیین نقش و جایگاه انتقال الکترونیکی وجوه و بانکداری الکترونیکی در آن میباشد. سپس توضیحاتی در رابطه با بانکداری الکترونیکی، پرداخت الکترونیکی، مزایا و معایب آنها ذکر شدهاست. در ادامه پول الکترونیکی که یکی از مهمترین زیر سیستمهای پرداخت الکترونیکی است معرفی میگردد و مزایا و معایب آن بررسی میشود. در واقع پول الکترونیکی یک مکانیسم پرداخت ارزش ذخیره شده یا پیش پرداخت شدهاست که در آن مقداری از وجوه یا ارزش که برای مصرف کننده قابل استفادهاست، در یک وسیله و قطعهٔ الکترونیکی ذخیره شده و در تصرف مشتری است.

بانکداری الکترونیکی
بانکداری الکترونیک (ای-بانک) را میتوان استفاده از تکنولوژی پیشرفته شبکهها و مخابرات، جهت انتقال منبع (پول) در سیستم بانکداری معرفی کرد. در تعریفی دیگر، بانکداری الکترونیکی عبارت از ارائه کلیه خدمات بانکی به صورت الکترونیک و از طریق واسطههای ایمن و بدون نیاز به حضور فیزیکی مشتری است. در کشورهای پیشرفته دنیا مذاکرات بین خریدار و فروشنده، سفارش خرید، تهیه بیمه نامه، انتقال پول، حمل و نقل کالا و ترخیص از گمرکات به صورت الکترونیکی پشتیبانی میشود و روشهای نقل و انتقال پول به صورت الکترونیکی و حمل و نقل کالا بر اساس در خواستهای الکترونیکی است که در این راستا بانکداری الکترونیکی از ارکان اصلی و لازمه تحقق این امر میباشد.
پرداخت الکترونیکی
زمان شروع پرداخت الکترونیکی را میتوان سال ۱۹۱۸ دانست، یعنی هنگامی که بانکهای فدرال رزرو آمریکا به انتقال وجوه از طریق تلگراف میپرداختند. پرداخت الکترونیکی اشکال گوناگونی دارد که میتوان آن را به دو دستهٔ اصلی تقسیم کرد:
سیستمهای پرداخت برای معاملات عمده فروشی
سیستمهای پرداخت برای معاملات خرده فروشی
در چنین مکانیسمهایی پرداخت به صورت برخط نیز وجود دارد و از طریق بررسی و کنترل زاویای مختلف سیستم، اعمال میشود. تعدادی از ابداعات در محدودهٔ پرداختهای الکترونیکی جزیی (خرده فروشی) به عنوان پول الکترونیکی شناخته شدهاند. این ابداعات که در حال حاضر نیز در مرحلهٔ اول توسعه و پیشرفت قرار دارند، بالقوه دارای این قدرت هستند که قواعد حاکم بر پول نقد را در مورد پرداختهای خرده فروشی به چالش کشیده و در عین حال میتوانند معاملات خرده فروشی را هم برای مصرف کننده و هم برای تجار، ساده تر و ارزانتر گردانند. در این زمینه ادعا شدهاست که پول الکترونیکی مفهومی جدید از کیف پول را ارایه نموده، سیستم پرداخت تجاری را برای اینترنت به وجود آورده و راه دولتها را برای پرداخت به صورت الکترونیکی، تغییر داده و انقلابی را در گردش ارزش (پول) از طریق خطوط تلفن و امواج (الکترونیکی) پدید آوردهاست.
ویژگیهای سیستمهای پرداخت الکترونیکی
امنیت: ایمن ساختن اطلاعات به معنای جلوگیری از تحریف و دستیابی به اطلاعات توسط افراد غیر مجاز
تقسیم پذیری: بیشتر فروشندگان تنها کارتهای اعتباری را برای دامنهای حداقل و حداکثر قبول میکنند بنابراین هرچه دامنه قبول پرداختها را زیادتر کند امکان پذیرش بیشتری دارد
قابلیت بررسی: سیستم باید تمام عملیات مالی را ثبت کند تا در صورت لزوم بتوان اشکالات و خطاهای احتمالی را ردیابی کرد
قابلیت اطمینان: سیستم باید بقدر کافی مستحکم باشد تا کاربران در صورت قطع برق پولها را از دست ندهند.
گمنامی: این مطلب با حریم خصوصی ارتباط دارد یعنی برخی خریداران تمایل دارند هویت و مشخصات خرید هایشان گمنام باقی بماند
عدم تکذیب : یک سیستم پرداخت اینترنتی باید گروههای درگیر را مطمئن و متعهد سازد که گروهی نتواند معاملات را انکار کرده و یا بطور غیر قانونی از زیر آن شانه خالی کند.
پول الکترونیکی
امروزه این مسئله پذیرفته شدهاست که بانکداری الکترونیکی میتواند به دو جریان مجزا تقسیم شود : یکی عبارت است از محصولات پول الکترونیکی، به ویژه در شکل محصولاتی که ارزش را ذخیره میکنند و دیگری عبارت است از تحویل یا دسترسی الکترونیکی به محصولات. اینها محصولاتی هستند که به مصرف کننده این امکان را میدهند تا از وسایل ارتباطی الکترونیکی استفاده کرده و به این ترتیب به خدمات پرداخت قراردادی دسترسی داشته باشند. به عنوان مثال: استفاده از یک کامپیوتر شخصی و یا شبکهٔ کامپیوتری (نظیر اینترنت) برای پرداخت کارت الکترونیکی یا ارسال دستوری برای انتقال وجوه بین حسابهای بانکی. از آنجاییکه پول الکترونیکی همچنان در مراحل اولیهٔ پیشرفت است، هنوز تعریف واحدی از پول الکترونیکی وجود ندارد و اشخاص مختلفی پول الکترونیکی را به روشهای متفاوتی تعریف کرده و توضیح دادهاند.
جامعهٔ اروپا در پیش نویس دستورالعمل خود، پول الکترونیکی را بدینگونه توصیف نموده است:
بر روی قطعهای الکترونیکی همانند تراشهٔ کارت و یا حافظهکامپیوتر به صورت الکترونیکی ذخیره شده .
به عنوان یک وسیلهٔ پرداخت برای تعهدات اشخاصی غیر از مؤسسهٔ صادر کننده، پذیرفته شدهاست.
بدین منظور ایجاد شدهاست که به عنوان جانشین الکترونیکی برای سکه و اسکناس در دسترس و اختیار استفاده کنندگان قرار گیرد.
به منظور انتقال الکترونیکی وجوه و پرداختهای با مقدار محدود ایجاد شدهاست.
مشاور امور مصرف کنندگان آمریکا، پول الکترونیکی را به این عنوان توصیف نمودهاست : پولی است که به صورت الکترونیکی حرکت کرده و به گردش درمی آید و میتواند به صورت کارت هوشمند و یا کارتهایی که در آنها ارزش ذخیره شده، یا کیف پول الکترونیکی ارایه شود. همچنین میتواند در پایانهٔ فروش استفاده شده و یا بدون دخالت هیچ شخص دیگری و مستقیماً به صورت شخص به شخص مورد استفاده قرار گیرد و نیز میتواند از طریق خطوط تلفن به سوی بانکها و یا دیگر ارائه دهندگان خدمات یا صادرکنندگان (پول الکترونیکی) به حرکت درآمده و یا خرج شود.
ویژگیهای پول الکترونیکی
ارزش بر روی قطعه و یا وسیلهٔ الکترونیکی و به صورت الکترونیکی ذخیره میشود. محصولات گوناگون از لحاظ اجرای تکنیکی متفاوت هستند. در پول الکترونیکی مبتنی بر کارت، یک قطعهٔ سختافزاری کامپیوتری که مخصوص بدان و قابل حمل بوده و نوعاً یک ریزپردازندهاست، در یک کارت پلاستیکی جای داده شده در حالیکه در پول الکترونیکی مبتنی بر نرمافزار، از یک نرمافزار تخصصی و مخصوص که بر روی کامپیوتر شخصی نصب شده، استفاده میشود.
ارزش موجود در پول الکترونیکی به چند طریق و به صورت الکترونیکی منتقل میشود. برخی از انواع پول الکترونیکی امکان انتقال موازنههای الکترونیکی را مستقیماً از یک مصرف کننده به دیگری و بدون دخالت شخص ثالث (همانند صادر کنندهٔ پول الکترونیکی) فراهم میآورند و آنچه که بیشتر متداول و مرسوم است آن است که تنها پرداختهای مجاز و ممکن، پرداخت از مصرف کننده به تاجر و همچنین امکان باز خرید ارزش پول الکترونیکی برای تجار است.
قابلیت انتقال، محدود به معاملاتی است که سابقهٔ آنها ثبت و ضبط شده باشد. در اکثر روشها و رویههای محصول، برخی از جزییات معاملات بین تاجر و مصرف کننده در یک پایگاه دادهٔ مرکزی ثبت و ضبط میشود که قابل نمایش دادن و ارایه هستند. در مواردی که معاملات به طور مستقیم بین مصرف کنندگان امکانپذیر باشد، این اطلاعات بر روی دستگاه شخصی مصرف کننده ضبط میشود و تنها هنگامی میتواند از طریق دستگاه مرکزی نمایش داده شده و ارایه شود که مصرف کننده از طریق اپراتور (عامل طرح) پول الکترونیکی قرارداد بسته باشد.
تعداد شرکا و طرفینی که به نحو کار کردی و مؤثر در معاملات پول الکترونیکی دخیل و درگیر هستند، بسیار بیشتر از معاملات قراردادی است. عموماً در معاملهٔ پول الکترونیکی، چهار دسته از افراد دخیل هستند: صادر کنندهٔ ارزش پول الکترونیکی، اپراتور شبکه، فروشندهٔ سختافزارها و نرمافزارهای خاص و ویژه، نقل و انتقال دهنده و تسویه کنندهٔ معاملات پول الکترونیکی. صادر کنندهٔ پول الکترونیکی مهمترین شخص در این میان است در حالیکه اپراتور شبکه و فروشنده، ارایه کنندگان خدمات فنی هستند و نهادهای انتقال دهنده و تسویه کنندهٔ پول الکترونیکی، بانکها و یا شرکتهایی با ماهیت بانک هستند که خدماتی را ارایه میدهند که مشابه با خدماتی است که برای دیگر ابزارهای پرداخت بدون پول نقد نیز ارایه میشود.
موانع فنی و اشتباهات انسانی میتواند اجرای معاملات را مشکل و یا غیر ممکن سازد درحالیکه در معاملات مبتنی بر کاغذ چنین مشکلی با این حجم وجود ندارد.
مزايا
انتقال پول الكترونيك، نگهداري و جا به جايي آن بسيار راحت تر از پول كاغذي (پول سنتي) است، به سبب اين موضوع خريد و فروش الكترونيكي، تجارت الکترونیک و سرمايه گذاري الكترونيكي از شكل قديمي خود راحت تر و سريع تر است. اين مفاهيم موجب مي شود تا استفاده از آن ها به كسب و كار شركت ها و بنگاه هاي اقتصادي رونق دهد، حتي در سطح كلان باعث رونق اقتصاد كشورها وتجارت جهاني شود.
انواع پول الکترونیکی
پول الکترونیکی را به شیوههای مختلف تقسیمبندی مینمایند، در یکی از تقسیمبندیها پول الکترونیکی را به دو دسته تقسیم مینمایند:
پول الکترونیکی شناسایی شده
این نوع پول الکترونیکی حاوی اطلاعاتی دربارة هویت مالک آن میباشد که تا حدودی مانند کارتهای اعتباری است. این پولها دارای قابلیت ردگیری میباشند و هویت دارنده آن قابل شناسایی است. قابلیت استفاده این پول در دو روش پیوسته و ناپیوسته امکانپذیر است.
پول الکترونیکی غیرقابل شناسایی (بینام و نشان)
این نوع پول دیجیتالی خصوصیت مخفی بودن هویت فرد دارندهاش، را در بردارد، و از این لحاظ درست مانند پول کاغذی سنتی عمل میکند. هنگامی که پول دیجیتالی از حسابی برداشت شد بدون باقی گذاشتن هیچ اثری میتوان آن را خرج نمود و با توجه به این نکته که هنگام ایجاد کردن پول دیجیتالی از امضاهای نامشخص استفاده میشود امکان پیگیری آن برای هیچ بانکی وجود ندارد. هر کدام از پولهای الکترونیکی فوقالذکر به دو دسته پول الکترونیکی پیوسته و پول الکترونیکی ناپیوسته تقسیم میشود.
پول
پول در تعریف ابتدایی آن وسیله، قطعه، شی، یا چیزیست که انسانها برای تبادل خواستهها، خدمات، کالاهای نیازها از آن استفاده میکنند. به صورت کلّی هر چیزی میتواند به عنوان پول مورد استفاده قرار گیرد. در زمانهای قدیم کالاها معمولاً به عنوان پول مورد استفاده قرار میگرفتند و در بسیاری کشورهای جهان طلا و نقره به عنوان پول رایج بودند. در حال حاضر تقریباً تمام پول مورد استفاده در تمامی کشورهای دنیا اصطلاحاً پول فیات است که به پولی اطلاق میشود که دارای ارزش ذاتی نبوده و کنترل ارزش آن در اختیار حکومت است. پول ظاهراً کلمه یونانی است (فرهنگ..)الفاظی شبیه پول در انگلیسی داریم. در بیشتر کشورهای دنیا پول در گردش دارای دو بخش پول مسکوک و پول بانکی است که پول بانکی اکثریت مقدار پول در گردش را تشکیل میدهد.
تاریخ پول
پول: پولیس پولی بود که با مس ساخته می شد . بعضی از علمای لغت می گویند کلمه پولس در آغاز در فنیقیه وضع شد و از آنجا به کشور های دیگر سرایت کرد و کلمه فلوس که هنوز در برخی از کشور های خاور نزدیک و خاور میانه مصطلح است همین پولس است و کلمه پول که در زبان فارسی امروزی متداول است از ریشه پولوس گرفته شده است و بر خلاف تصور بعضی از ریشه فولاد نیست. (ذبیح الله منصوری سرزمین جاوید ص 2199) در جوامع اولیه معمولاً مبادله کالا به صورت مبادله پایاپای انجام میگردید. در چنین سیستمی معمولاً مقدار معینی از یک کالا با مقدار معینی از کالای دیگر به صورت پایاپای مبادله میگردید. این سیستم تنها در اجتماعهای کوچک قابل استفاده است و با بزرگتر شدن جوامع انسانی نیاز به مبادله به وسیله پول شکل گرفت. در قدیم معمولاً پول یکی از کالاهای موجود در آن جامعه بود. به طور مثال در زمان قدیم در خاورمیانه جو به عنوان پول مورد استفاده قرار میگرفت و یا در قاره آمریکا صدف به عنوان پول استفاده میشد. به نوشته هرودت، مردم لیدیا اولین کسانی بودند که به استفاده از سکه نقره روی آوردند. با گسترش بانکها استفاده از رسیدهای بانکی به عنوان پول گسترش گرفت. در بین قرنهای ۱۷ تا ۱۹ میلادی در بیشتر کشورهای اروپایی استاندارد طلا مورد استفاده بود که در آن پول کاغذی دارای ارزش معین و ثابتی نسبت به طلا بود. بعد از جنگ جهانی دوم در کنفرانس برتون وودز بیشتر کشورهای دنیا به استفاده از پول فیات که به دلار آمریکا ثابت شده بود روی آوردند و دلار آمریکا تنها پولی بود که ارزش آن نسبت به طلا ثابت شده بود. در سال ۱۹۷۱ و در زمان ریچارد نیکسون آمریکا به صورت یکطرفه پیمان برتون وودز را لغو نمود و از این زمان به بعد تمامی پول مورد استفاده در دنیا تبدیل به پول فیات گردید.
در اقتصاد
در مفهوم اقتصادی پول بسیار متفاوت از تعریف عمومی آن است. حجم پول آثار کاملاً بارزی در اقتصاد داشته و بر نرخ تورم، بهره، بیکاری و تولید تأثیر گذار است. در مفهوم اقتصادی پول واحدی برای اندازه گیری تولید اقتصادی و نیز واحدی برای ذخیره ارزش اقتصادی میباشد. پول رایج باید ۵ ویژگی داشته باشد:
۱)مورد قبول عموم باشد.
۲)بادوام باشد.
۳)استفاده از آن آسان بوده و قابل تقسیم به قسمتهای کوچکتر باشد.
۴) دارای ارزش ثابت باشد.
۵) تولید ان محدود باشد.
انواع پول
در بیشتر تاریخ پول مورد استفاده در تمامی کشورهای دنیا، پول کالایی بوده است. حال آنکه اکتون در تمامی کشورهای دنیا پول فیات مورد استفاده قرار میگیرد.
پول کالایی
در این نوع پول هر کالایی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. کالاهای رایج مورد استفاده فلزات نایاب مانند طلا و نقره و یا مس بوده ولیکن گاهی مواد دیگری نظیر مواد غذایی، سنگ، سیگار و غیره نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند.
پول فیات
پول فیات پولی است که فاقد هرگونه ارزش ذاتی بوده و ارزش آن تنها وابسته به حکومت است. در این نوع سیستم با از بین رفتن حکومت پول ضرب شده توسط آن حکومت نیز بی ارزش میشود. در زمان قدیم پول تمامی کشورها معمولاً به فلزات گرانبها نظیر طلا و نقره متصل بود. ولیکن بعد از لغو پیمان برتون وودز در سال ۱۹۷۱ به صورت یکجانبه از طرف آمریکا، در تمامی کشورهای دنیا پول مورد استفاده پول فیات است. به طور مثال در پشت اسکناسهای دلار آمریکا نوشته شده است که این پول legal tender است که معنی آن این است که قبول نکردن این پول برای مبادلات، غیرقانونی میباشد. پول فیات دارای این برتری نسبت به پول کالایی است که در صورت مخدوش شدن آن دولت صادر کننده پول هنوز آن را قبول میکند. به طور مثال میتوان اسکناس دارای پارگی را با اسکناس نو تعویض نمود ولیکن مشابه چنین کاری در مورد پول کالایی وجود ندارد.
مسکوکات
مسکوکات در واقع پول ضرب شده توسط حکومت میباشد که میتواند به صورت سکه و یا اسکناس باشد.
پول بانکی
پول بانکی پولی است که در یک حساب بانکی بوده و قابل برداشت از شعب بانک و یا دستگاههای خودپرداز است. در تقریباً تمامی بانکهای دنیا بانک از سیستم بانکداری ذخیره کسری استفاده میکند که در آن بانک تنها بخشی از سپردهها را به عنوان ذخیره نگه میدارد. پول بانکی دارای این تفاوت با پول مسکوک است که اولاً به صورت غیر فیزیکی بوده و تنها یک عدد در دفترچه حساب صاحب حساب است و ثانیاً اینکه در صورت از بین رفتن آن موسسه بانکی، پول ذخیره شده در آن نیز از بین میرود. سیستم بانکداری ذخیره کسری دارای خطرات تورمی زیادی است زیرا در هر بار پول جدیدی به پول در گردش هر کشور اضافه میشود. در تمامی کشورها بانک مرکزی میزان ذخیره مورد نیاز بانک را مشخص میکند. پول در گردش هر کشور معمولاً مجموع پول مسکوک و پول درون حسابهای بانکی است.
مکتبهای اقتصادی
دیدگاه کلاسیک
پول فقط وسیله مبادله است. و این دیدگاه توسط آلفرد مارشال مطرح شد. که از حاصل ضرب سرعت گردش پول برابر ارزش تولیدات حاصل میشود.
در سالهای اخیر، مصرف کنندگان تمایل چشمگیری برای انجام مبادلات الکترونیکی از خود نشان دادهاند. کاهش هزینه و افزایش سرعت دسترسی به اینترنت و مزایای اقتصادی و اجتماعی تجارت الکترونیکی از دلایل اصلی توجه مردم به اینگونه مبادلات است. تجارت الکترونیک واژهای است که برای تجارت از طریق سیستمهای اطلاعاتی- ارتباطی بکار میرود. در این گزارش مقدمهای در مورد تجارت الکترونیکی آورده شدهاست که هدف از آن، آشنایی با ابعاد و زیرساختهای تجارت الکترونیکی و تبیین نقش و جایگاه انتقال الکترونیکی وجوه و بانکداری الکترونیکی در آن میباشد. سپس توضیحاتی در رابطه با بانکداری الکترونیکی، پرداخت الکترونیکی، مزایا و معایب آنها ذکر شدهاست. در ادامه پول الکترونیکی که یکی از مهمترین زیر سیستمهای پرداخت الکترونیکی است معرفی میگردد و مزایا و معایب آن بررسی میشود. در واقع پول الکترونیکی یک مکانیسم پرداخت ارزش ذخیره شده یا پیش پرداخت شدهاست که در آن مقداری از وجوه یا ارزش که برای مصرف کننده قابل استفادهاست، در یک وسیله و قطعهٔ الکترونیکی ذخیره شده و در تصرف مشتری است.

بانکداری الکترونیکی
بانکداری الکترونیک (ای-بانک) را میتوان استفاده از تکنولوژی پیشرفته شبکهها و مخابرات، جهت انتقال منبع (پول) در سیستم بانکداری معرفی کرد. در تعریفی دیگر، بانکداری الکترونیکی عبارت از ارائه کلیه خدمات بانکی به صورت الکترونیک و از طریق واسطههای ایمن و بدون نیاز به حضور فیزیکی مشتری است. در کشورهای پیشرفته دنیا مذاکرات بین خریدار و فروشنده، سفارش خرید، تهیه بیمه نامه، انتقال پول، حمل و نقل کالا و ترخیص از گمرکات به صورت الکترونیکی پشتیبانی میشود و روشهای نقل و انتقال پول به صورت الکترونیکی و حمل و نقل کالا بر اساس در خواستهای الکترونیکی است که در این راستا بانکداری الکترونیکی از ارکان اصلی و لازمه تحقق این امر میباشد.
پرداخت الکترونیکی
زمان شروع پرداخت الکترونیکی را میتوان سال ۱۹۱۸ دانست، یعنی هنگامی که بانکهای فدرال رزرو آمریکا به انتقال وجوه از طریق تلگراف میپرداختند. پرداخت الکترونیکی اشکال گوناگونی دارد که میتوان آن را به دو دستهٔ اصلی تقسیم کرد:
سیستمهای پرداخت برای معاملات عمده فروشی
سیستمهای پرداخت برای معاملات خرده فروشی
در چنین مکانیسمهایی پرداخت به صورت برخط نیز وجود دارد و از طریق بررسی و کنترل زاویای مختلف سیستم، اعمال میشود. تعدادی از ابداعات در محدودهٔ پرداختهای الکترونیکی جزیی (خرده فروشی) به عنوان پول الکترونیکی شناخته شدهاند. این ابداعات که در حال حاضر نیز در مرحلهٔ اول توسعه و پیشرفت قرار دارند، بالقوه دارای این قدرت هستند که قواعد حاکم بر پول نقد را در مورد پرداختهای خرده فروشی به چالش کشیده و در عین حال میتوانند معاملات خرده فروشی را هم برای مصرف کننده و هم برای تجار، ساده تر و ارزانتر گردانند. در این زمینه ادعا شدهاست که پول الکترونیکی مفهومی جدید از کیف پول را ارایه نموده، سیستم پرداخت تجاری را برای اینترنت به وجود آورده و راه دولتها را برای پرداخت به صورت الکترونیکی، تغییر داده و انقلابی را در گردش ارزش (پول) از طریق خطوط تلفن و امواج (الکترونیکی) پدید آوردهاست.
ویژگیهای سیستمهای پرداخت الکترونیکی
امنیت: ایمن ساختن اطلاعات به معنای جلوگیری از تحریف و دستیابی به اطلاعات توسط افراد غیر مجاز
تقسیم پذیری: بیشتر فروشندگان تنها کارتهای اعتباری را برای دامنهای حداقل و حداکثر قبول میکنند بنابراین هرچه دامنه قبول پرداختها را زیادتر کند امکان پذیرش بیشتری دارد
قابلیت بررسی: سیستم باید تمام عملیات مالی را ثبت کند تا در صورت لزوم بتوان اشکالات و خطاهای احتمالی را ردیابی کرد
قابلیت اطمینان: سیستم باید بقدر کافی مستحکم باشد تا کاربران در صورت قطع برق پولها را از دست ندهند.
گمنامی: این مطلب با حریم خصوصی ارتباط دارد یعنی برخی خریداران تمایل دارند هویت و مشخصات خرید هایشان گمنام باقی بماند
عدم تکذیب : یک سیستم پرداخت اینترنتی باید گروههای درگیر را مطمئن و متعهد سازد که گروهی نتواند معاملات را انکار کرده و یا بطور غیر قانونی از زیر آن شانه خالی کند.
پول الکترونیکی
امروزه این مسئله پذیرفته شدهاست که بانکداری الکترونیکی میتواند به دو جریان مجزا تقسیم شود : یکی عبارت است از محصولات پول الکترونیکی، به ویژه در شکل محصولاتی که ارزش را ذخیره میکنند و دیگری عبارت است از تحویل یا دسترسی الکترونیکی به محصولات. اینها محصولاتی هستند که به مصرف کننده این امکان را میدهند تا از وسایل ارتباطی الکترونیکی استفاده کرده و به این ترتیب به خدمات پرداخت قراردادی دسترسی داشته باشند. به عنوان مثال: استفاده از یک کامپیوتر شخصی و یا شبکهٔ کامپیوتری (نظیر اینترنت) برای پرداخت کارت الکترونیکی یا ارسال دستوری برای انتقال وجوه بین حسابهای بانکی. از آنجاییکه پول الکترونیکی همچنان در مراحل اولیهٔ پیشرفت است، هنوز تعریف واحدی از پول الکترونیکی وجود ندارد و اشخاص مختلفی پول الکترونیکی را به روشهای متفاوتی تعریف کرده و توضیح دادهاند.
جامعهٔ اروپا در پیش نویس دستورالعمل خود، پول الکترونیکی را بدینگونه توصیف نموده است:
بر روی قطعهای الکترونیکی همانند تراشهٔ کارت و یا حافظهکامپیوتر به صورت الکترونیکی ذخیره شده .
به عنوان یک وسیلهٔ پرداخت برای تعهدات اشخاصی غیر از مؤسسهٔ صادر کننده، پذیرفته شدهاست.
بدین منظور ایجاد شدهاست که به عنوان جانشین الکترونیکی برای سکه و اسکناس در دسترس و اختیار استفاده کنندگان قرار گیرد.
به منظور انتقال الکترونیکی وجوه و پرداختهای با مقدار محدود ایجاد شدهاست.
مشاور امور مصرف کنندگان آمریکا، پول الکترونیکی را به این عنوان توصیف نمودهاست : پولی است که به صورت الکترونیکی حرکت کرده و به گردش درمی آید و میتواند به صورت کارت هوشمند و یا کارتهایی که در آنها ارزش ذخیره شده، یا کیف پول الکترونیکی ارایه شود. همچنین میتواند در پایانهٔ فروش استفاده شده و یا بدون دخالت هیچ شخص دیگری و مستقیماً به صورت شخص به شخص مورد استفاده قرار گیرد و نیز میتواند از طریق خطوط تلفن به سوی بانکها و یا دیگر ارائه دهندگان خدمات یا صادرکنندگان (پول الکترونیکی) به حرکت درآمده و یا خرج شود.
ویژگیهای پول الکترونیکی
ارزش بر روی قطعه و یا وسیلهٔ الکترونیکی و به صورت الکترونیکی ذخیره میشود. محصولات گوناگون از لحاظ اجرای تکنیکی متفاوت هستند. در پول الکترونیکی مبتنی بر کارت، یک قطعهٔ سختافزاری کامپیوتری که مخصوص بدان و قابل حمل بوده و نوعاً یک ریزپردازندهاست، در یک کارت پلاستیکی جای داده شده در حالیکه در پول الکترونیکی مبتنی بر نرمافزار، از یک نرمافزار تخصصی و مخصوص که بر روی کامپیوتر شخصی نصب شده، استفاده میشود.
ارزش موجود در پول الکترونیکی به چند طریق و به صورت الکترونیکی منتقل میشود. برخی از انواع پول الکترونیکی امکان انتقال موازنههای الکترونیکی را مستقیماً از یک مصرف کننده به دیگری و بدون دخالت شخص ثالث (همانند صادر کنندهٔ پول الکترونیکی) فراهم میآورند و آنچه که بیشتر متداول و مرسوم است آن است که تنها پرداختهای مجاز و ممکن، پرداخت از مصرف کننده به تاجر و همچنین امکان باز خرید ارزش پول الکترونیکی برای تجار است.
قابلیت انتقال، محدود به معاملاتی است که سابقهٔ آنها ثبت و ضبط شده باشد. در اکثر روشها و رویههای محصول، برخی از جزییات معاملات بین تاجر و مصرف کننده در یک پایگاه دادهٔ مرکزی ثبت و ضبط میشود که قابل نمایش دادن و ارایه هستند. در مواردی که معاملات به طور مستقیم بین مصرف کنندگان امکانپذیر باشد، این اطلاعات بر روی دستگاه شخصی مصرف کننده ضبط میشود و تنها هنگامی میتواند از طریق دستگاه مرکزی نمایش داده شده و ارایه شود که مصرف کننده از طریق اپراتور (عامل طرح) پول الکترونیکی قرارداد بسته باشد.
تعداد شرکا و طرفینی که به نحو کار کردی و مؤثر در معاملات پول الکترونیکی دخیل و درگیر هستند، بسیار بیشتر از معاملات قراردادی است. عموماً در معاملهٔ پول الکترونیکی، چهار دسته از افراد دخیل هستند: صادر کنندهٔ ارزش پول الکترونیکی، اپراتور شبکه، فروشندهٔ سختافزارها و نرمافزارهای خاص و ویژه، نقل و انتقال دهنده و تسویه کنندهٔ معاملات پول الکترونیکی. صادر کنندهٔ پول الکترونیکی مهمترین شخص در این میان است در حالیکه اپراتور شبکه و فروشنده، ارایه کنندگان خدمات فنی هستند و نهادهای انتقال دهنده و تسویه کنندهٔ پول الکترونیکی، بانکها و یا شرکتهایی با ماهیت بانک هستند که خدماتی را ارایه میدهند که مشابه با خدماتی است که برای دیگر ابزارهای پرداخت بدون پول نقد نیز ارایه میشود.
موانع فنی و اشتباهات انسانی میتواند اجرای معاملات را مشکل و یا غیر ممکن سازد درحالیکه در معاملات مبتنی بر کاغذ چنین مشکلی با این حجم وجود ندارد.
مزايا
انتقال پول الكترونيك، نگهداري و جا به جايي آن بسيار راحت تر از پول كاغذي (پول سنتي) است، به سبب اين موضوع خريد و فروش الكترونيكي، تجارت الکترونیک و سرمايه گذاري الكترونيكي از شكل قديمي خود راحت تر و سريع تر است. اين مفاهيم موجب مي شود تا استفاده از آن ها به كسب و كار شركت ها و بنگاه هاي اقتصادي رونق دهد، حتي در سطح كلان باعث رونق اقتصاد كشورها وتجارت جهاني شود.
انواع پول الکترونیکی
پول الکترونیکی را به شیوههای مختلف تقسیمبندی مینمایند، در یکی از تقسیمبندیها پول الکترونیکی را به دو دسته تقسیم مینمایند:
پول الکترونیکی شناسایی شده
این نوع پول الکترونیکی حاوی اطلاعاتی دربارة هویت مالک آن میباشد که تا حدودی مانند کارتهای اعتباری است. این پولها دارای قابلیت ردگیری میباشند و هویت دارنده آن قابل شناسایی است. قابلیت استفاده این پول در دو روش پیوسته و ناپیوسته امکانپذیر است.
پول الکترونیکی غیرقابل شناسایی (بینام و نشان)
این نوع پول دیجیتالی خصوصیت مخفی بودن هویت فرد دارندهاش، را در بردارد، و از این لحاظ درست مانند پول کاغذی سنتی عمل میکند. هنگامی که پول دیجیتالی از حسابی برداشت شد بدون باقی گذاشتن هیچ اثری میتوان آن را خرج نمود و با توجه به این نکته که هنگام ایجاد کردن پول دیجیتالی از امضاهای نامشخص استفاده میشود امکان پیگیری آن برای هیچ بانکی وجود ندارد. هر کدام از پولهای الکترونیکی فوقالذکر به دو دسته پول الکترونیکی پیوسته و پول الکترونیکی ناپیوسته تقسیم میشود.
پول
پول در تعریف ابتدایی آن وسیله، قطعه، شی، یا چیزیست که انسانها برای تبادل خواستهها، خدمات، کالاهای نیازها از آن استفاده میکنند. به صورت کلّی هر چیزی میتواند به عنوان پول مورد استفاده قرار گیرد. در زمانهای قدیم کالاها معمولاً به عنوان پول مورد استفاده قرار میگرفتند و در بسیاری کشورهای جهان طلا و نقره به عنوان پول رایج بودند. در حال حاضر تقریباً تمام پول مورد استفاده در تمامی کشورهای دنیا اصطلاحاً پول فیات است که به پولی اطلاق میشود که دارای ارزش ذاتی نبوده و کنترل ارزش آن در اختیار حکومت است. پول ظاهراً کلمه یونانی است (فرهنگ..)الفاظی شبیه پول در انگلیسی داریم. در بیشتر کشورهای دنیا پول در گردش دارای دو بخش پول مسکوک و پول بانکی است که پول بانکی اکثریت مقدار پول در گردش را تشکیل میدهد.
تاریخ پول
پول: پولیس پولی بود که با مس ساخته می شد . بعضی از علمای لغت می گویند کلمه پولس در آغاز در فنیقیه وضع شد و از آنجا به کشور های دیگر سرایت کرد و کلمه فلوس که هنوز در برخی از کشور های خاور نزدیک و خاور میانه مصطلح است همین پولس است و کلمه پول که در زبان فارسی امروزی متداول است از ریشه پولوس گرفته شده است و بر خلاف تصور بعضی از ریشه فولاد نیست. (ذبیح الله منصوری سرزمین جاوید ص 2199) در جوامع اولیه معمولاً مبادله کالا به صورت مبادله پایاپای انجام میگردید. در چنین سیستمی معمولاً مقدار معینی از یک کالا با مقدار معینی از کالای دیگر به صورت پایاپای مبادله میگردید. این سیستم تنها در اجتماعهای کوچک قابل استفاده است و با بزرگتر شدن جوامع انسانی نیاز به مبادله به وسیله پول شکل گرفت. در قدیم معمولاً پول یکی از کالاهای موجود در آن جامعه بود. به طور مثال در زمان قدیم در خاورمیانه جو به عنوان پول مورد استفاده قرار میگرفت و یا در قاره آمریکا صدف به عنوان پول استفاده میشد. به نوشته هرودت، مردم لیدیا اولین کسانی بودند که به استفاده از سکه نقره روی آوردند. با گسترش بانکها استفاده از رسیدهای بانکی به عنوان پول گسترش گرفت. در بین قرنهای ۱۷ تا ۱۹ میلادی در بیشتر کشورهای اروپایی استاندارد طلا مورد استفاده بود که در آن پول کاغذی دارای ارزش معین و ثابتی نسبت به طلا بود. بعد از جنگ جهانی دوم در کنفرانس برتون وودز بیشتر کشورهای دنیا به استفاده از پول فیات که به دلار آمریکا ثابت شده بود روی آوردند و دلار آمریکا تنها پولی بود که ارزش آن نسبت به طلا ثابت شده بود. در سال ۱۹۷۱ و در زمان ریچارد نیکسون آمریکا به صورت یکطرفه پیمان برتون وودز را لغو نمود و از این زمان به بعد تمامی پول مورد استفاده در دنیا تبدیل به پول فیات گردید.
در اقتصاد
در مفهوم اقتصادی پول بسیار متفاوت از تعریف عمومی آن است. حجم پول آثار کاملاً بارزی در اقتصاد داشته و بر نرخ تورم، بهره، بیکاری و تولید تأثیر گذار است. در مفهوم اقتصادی پول واحدی برای اندازه گیری تولید اقتصادی و نیز واحدی برای ذخیره ارزش اقتصادی میباشد. پول رایج باید ۵ ویژگی داشته باشد:
۱)مورد قبول عموم باشد.
۲)بادوام باشد.
۳)استفاده از آن آسان بوده و قابل تقسیم به قسمتهای کوچکتر باشد.
۴) دارای ارزش ثابت باشد.
۵) تولید ان محدود باشد.
انواع پول
در بیشتر تاریخ پول مورد استفاده در تمامی کشورهای دنیا، پول کالایی بوده است. حال آنکه اکتون در تمامی کشورهای دنیا پول فیات مورد استفاده قرار میگیرد.
پول کالایی
در این نوع پول هر کالایی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. کالاهای رایج مورد استفاده فلزات نایاب مانند طلا و نقره و یا مس بوده ولیکن گاهی مواد دیگری نظیر مواد غذایی، سنگ، سیگار و غیره نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند.
پول فیات
پول فیات پولی است که فاقد هرگونه ارزش ذاتی بوده و ارزش آن تنها وابسته به حکومت است. در این نوع سیستم با از بین رفتن حکومت پول ضرب شده توسط آن حکومت نیز بی ارزش میشود. در زمان قدیم پول تمامی کشورها معمولاً به فلزات گرانبها نظیر طلا و نقره متصل بود. ولیکن بعد از لغو پیمان برتون وودز در سال ۱۹۷۱ به صورت یکجانبه از طرف آمریکا، در تمامی کشورهای دنیا پول مورد استفاده پول فیات است. به طور مثال در پشت اسکناسهای دلار آمریکا نوشته شده است که این پول legal tender است که معنی آن این است که قبول نکردن این پول برای مبادلات، غیرقانونی میباشد. پول فیات دارای این برتری نسبت به پول کالایی است که در صورت مخدوش شدن آن دولت صادر کننده پول هنوز آن را قبول میکند. به طور مثال میتوان اسکناس دارای پارگی را با اسکناس نو تعویض نمود ولیکن مشابه چنین کاری در مورد پول کالایی وجود ندارد.
مسکوکات
مسکوکات در واقع پول ضرب شده توسط حکومت میباشد که میتواند به صورت سکه و یا اسکناس باشد.
پول بانکی
پول بانکی پولی است که در یک حساب بانکی بوده و قابل برداشت از شعب بانک و یا دستگاههای خودپرداز است. در تقریباً تمامی بانکهای دنیا بانک از سیستم بانکداری ذخیره کسری استفاده میکند که در آن بانک تنها بخشی از سپردهها را به عنوان ذخیره نگه میدارد. پول بانکی دارای این تفاوت با پول مسکوک است که اولاً به صورت غیر فیزیکی بوده و تنها یک عدد در دفترچه حساب صاحب حساب است و ثانیاً اینکه در صورت از بین رفتن آن موسسه بانکی، پول ذخیره شده در آن نیز از بین میرود. سیستم بانکداری ذخیره کسری دارای خطرات تورمی زیادی است زیرا در هر بار پول جدیدی به پول در گردش هر کشور اضافه میشود. در تمامی کشورها بانک مرکزی میزان ذخیره مورد نیاز بانک را مشخص میکند. پول در گردش هر کشور معمولاً مجموع پول مسکوک و پول درون حسابهای بانکی است.
مکتبهای اقتصادی
دیدگاه کلاسیک
پول فقط وسیله مبادله است. و این دیدگاه توسط آلفرد مارشال مطرح شد. که از حاصل ضرب سرعت گردش پول برابر ارزش تولیدات حاصل میشود.